پيام
+
شيارهاي لاجوردي ذهن
ودهکده ي کلبه هاي جنگلي.
براده هاي زنگ زده ي خواب من درحنجره ي واژگون کاغذ.
روياي جنگل.
پل شيشه اي کودکانه به بلوغ ارغواني پنجره.
ظهورچشمهاي نيلي خدادرآميزش آسمان ودريا.
حس شعري مبهم.
شاعري که شعرهايش درمن آبستن شد.
اوکه رفت بايدميرفت.

سوته دلان
91/9/12
پلاكهاي رقصان
بايد...
سوته دلان
رفت