خدا کند که فقط این عشق از سرم برود
خبر به دورترین نقطه جهان برسد
نخواست او به من خسته و بی گمان برسد
شکنجه از این بیشتر که پیش چشم خودت
کسی که سهم تو باشد به دیگران برسد
چه می کنی کسی را که دوست داشتی یک عمر
کسی از راه ناگهان برسد
رها کنی بروند دو تا پرنده شوند
خبر به دور ترین نقطه جهان برسد
گلایه ای نکنی بغض خویش را بخوری
که مبادا هق هق تو به گوششان برسد
خدا کند که......
نه......نه.....نفرین نمی کنم
خدا نکند به او که عاشق او بودم زیان برسد
خدا کند که فقط این عشق از سرم برود
خدا کند که فقط ان زمان برسد